OpenAI

یادداشت های روزانه و کنجکاوی های خودم رو منتشر می کنم.

تاریخچه OpenAI از ابتدا تا کنون

۱ بازديد

تاریخچه OpenAI

شرکت OpenAI یکی از مهم‌ترین بازیگران در عرصه هوش مصنوعی (AI) در دهه اخیر است. در ادامه سعی می‌کنم در حدود هزار کلمه، داستان شکل‌گیری، تحولات کلیدی، چالش‌ها و وضعیت فعلی آن را مرور کنم.
 


تأسیس و فلسفه اولیه (۲۰۱۵)

OpenAI در دسامبر سال ۲۰۱۵ تأسیس شد. بنیان‌گذاران آن افرادی چون Sam Altman، Elon Musk، Greg Brockman، Ilya Sutskever، Wojciech Zaremba و چند نفر دیگر بودند. مأموریت آن‌ها از ابتدا این بود که هوش مصنوعی عمومی (AGI: Artificial General Intelligence) را به شکلی توسعه دهند که برای انسانیت سودمند باشد و نه صرفاً برای سود اقتصادی.
یکی از جملات بنیادی در منشور آنها این بود: «سیستم‌های بسیار خودکار که در بیشتر کارهای ارزش اقتصادی بالا از انسان پیشی می‌گیرند، باید به نفع همهٔ بشریت باشند».
در ابتدای کار، OpenAI به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی (non-profit) تعریف شد تا با انگیزهٔ تحقیق و توسعه آزاد عمل کند، نه به عنوان شرکتی صرفاً سودده.
 


سال‌های اولیه تحقیق (۲۰۱6-۲۰۱8)

در این دوره، OpenAI فعالیت‌های تحقیقاتی خود را گسترش داد. مثلاً در آوریل ۲۰۱۶، OpenAI پلتفرم «Gym» برای آموزش تقویتی (reinforcement learning) در اختیار عموم قرار داد. همچنین در دسامبر همان سال پروژه «Universe» را منتشر کرد، که هدف آن اندازه‌گیری و آموزشِ هوش عمومی در بازی‌ها، وب‌سایت‌ها و برنامه‌های متنوع بود.
این مراحل آغازین نشان‌دهندهٔ تمرکز بر تحقیق و توسعه بود، نه الزاما تولید تجاری گسترده. اما هزینه‌ها نیز بالا رفتند—مثلاً در ۲۰۱7 هزینه‌های رایانش ابری (cloud computing) شرکت قابل توجه بودند
 


تغییر مدل کسب‌وکار: از غیرانتفاعی به «سود محدود» (۲۰۱9)

در سال ۲۰۱۹، OpenAI تصمیم مهمی گرفت: ساختار خود را تغییر داد تا بتواند سرمایه بزرگ جذب کند. این سازمان تبدیل به یک مدل «کپ‌شده‌سود» (capped-profit) شد؛ به این معنا که امکان دارد برای سرمایه‌گذاران بازده وجود داشته باشد، اما با محدودیت مشخص.
دلیل این تغییر آن بود که برای رقابت با شرکت‌های بزرگ در زمینهٔ هوش مصنوعی (مثلاً DeepMind گوگل) و جذب پژوهشگران برجسته، لازم بود که جذابیتی بیش از مأموریت تحقیقاتی صرف داشته باشند—از جمله امکان اعطای حق مالکیت (equity) و مزایای مالی به کارکنان.
هم‌زمان، همکاری با Microsoft آغاز شد؛ مایکروسافت در سال‌های بعد سرمایه‌های بزرگ به OpenAI تزریق کرد و زیرساخت رایانش ابری برای آن فراهم آورد.
 


جهش بزرگ: مدل زبان GPT، تولید تصویر DALL·E و تجاری‌سازی (۲۰۲0-۲۰۲۲)

در سال ۲۰۲۰، OpenAI مدل ‏GPT‑3 را روانه کرد؛ الگویی بزرگ در تولید متن که توانایی‌های چشمگیری داشت. به علاوه، OpenAI API خود را معرفی کرد که دسترسی تجاری به مدل‌های زبان فراهم می‌کرد. این نقطه عطفی بود برای ورود جدی OpenAI به بازار تجاری
در ۲۰۲۱، مدل ‏DALL·E برای تولید تصویر از متن معرفی شد؛ یعنی با وارد کردن توضیح متنی، تصویری خلق می‌شد که خلاقیت و امکان جدیدی را نشان داد.
در نوامبر ۲۰۲۲، OpenAI با انتشار نسخه رایگان ‏********GPT (بر پایه GPT-3.5) سروصدای زیادی به پا کرد؛ بیش از یک میلیون ثبت‌نام در پنج روز اول را گزارش داد. این محصول باعث شد توجه عمومی به فناوری‌های تولید متن افزایش یابد و هوش مصنوعی مولد (generative AI) به مسیر اصلی فناوری تبدیل شود.
 


توسعه مدل‌ها و گسترش فعالیت‌ها (۲۰۲۳-۲۰۲۵)

در مارس ۲۰۲۳، OpenAI مدل ‏GPT‑4 را معرفی کرد؛ مدلی که قادر به پذیرش ورودی‌های متنی و تصویری بود و در آزمون‌های پیچیده عملکرد بالایی نشان داد.

هم‌زمان، شرکت ضمن گسترش محصولات خود، همکاری‌های زیادی با شرکت‌های بزرگ و دولت‌ها شکل داد. زیرساخت رایانش ابری، سرمایه‌گذاری‌های عظیم و ورود به بازارهای بین‌المللی از جملهٔ ویژگی‌های این دوره بود.
از سال ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ نیز، OpenAI وارد حوزه سخت‌افزار شد و برنامه‌هایی برای طراحی چیپ‌های سفارشی، زیرساخت‌های محاسباتی بزرگ و همکاری با شرکت‌های تولیدکننده تراشه مطرح کرد. همچنین مسئولیت اجتماعی و تأثیرگذاری سیستم‌های هوش مصنوعی مورد توجه بیشتر قرار گرفت.
 


مأموریت، ارزش‌ها و راهبرد

مأموریت اصلی OpenAI این است که هوش مصنوعی عمومی را ــ یعنی سیستمی که می‌تواند در اغلب کارهای اقتصادی با ارزش انسان را پشت سر بگذارد ــ به گونه‌ای توسعه دهد که به نفع همهٔ بشریت باشد. این یعنی: هم توجه به قدرت و فرصت فناوری، و هم توجه به خطرات احتمالی و اخلاق هوش مصنوعی.
برای نمونه، آنها تأکید کرده‌اند که هوش مصنوعی «باید امتداد ارادهٔ فرد انسانی باشد و به شکلی عادلانه و گسترده در دسترس قرار گیرد».
با این حال، به مرور شرایط تغییر کرد: از تحقیق کمتر تجاری به یک بازیگر بزرگ تجاری تبدیل شدن، جذب سرمایه های کلان، عرضهٔ محصولات مصرفی (مثل ********GPT)، و ورود به زیرساخت‌های سخت‌افزاری. این تغییرات به معنای چالش‌های جدیدی نیز بود، از جمله تعارض میان مأموریت اولیهٔ «به نفع همهٔ بشریت» و الزامات تجاری و سرمایه‌گذاری.
 


چالش‌ها و مسائل اخلاقی

در مسیر رشد، OpenAI چندین چالش و نقد مهم نیز داشته است. یکی از مسائل، داده‌های آموزشی و حق تألیف بوده است؛ به عنوان مثال، شکایاتی علیه OpenAI به دلیل استفاده از آثار تحت حق نشر برای آموزش مدل‌ها مطرح شده است.
همچنین ساختار سازمانی و تحول از غیرانتفاعی به ساختار «سود محدود» و سپس مدل‌های ترکیبی، مورد نقد بوده است؛ برخی منتقدان می‌گویند این تحول ممکن است کنترل مأموریت اولیه را کاهش دهد.
همچنین نگرانی‌هایی درباره امنیت، استفادهٔ نادرست، تأثیرگذاری اجتماعی و قدرت تمرکز در حوزهٔ هوش مصنوعی وجود دارد. OpenAI به این مسائل پاسخ داده و برخی سازوکارها (مثلاً محدودیت‌ها، ارزیابی ریسک) را توسعه داده است، اما همچنان حوزهٔ پرسش باقی مانده است.
 


اهمیت و تأثیر

OpenAI یکی از بازیگران کلیدی است زیرا برای نخستین بار هوش مصنوعی مولد را به سطحی رساند که کاربران عمومی بتوانند از آن استفاده کنند، و این امر موجب شد بحث عمومی دربارهٔ هوش مصنوعی گسترده‌تر شود. مدل‌هایی مانند GPT و DALL·E مرزهای قبلی را جابه‌جا کردند.
علاوه بر این، نحوهٔ همکاری با شرکت‌های بزرگ (مثل Microsoft)، نفوذ تجاری، توسعه زیرساخت و سرعت رشد آن باعث شده که OpenAI در بسیاری از تحلیل‌ها به عنوان نقطهٔ عطفی در صنعت دیده شود.


مسیر پیش رو

در حال حاضر، OpenAI تمرکز خود را بر این گذاشته که نه تنها مدل‌های بزرگ‌تر تولید کند، بلکه زیرساخت‌ها (سخت‌افزار، مراکز داده)، انتشار مسئولانه، استفادهٔ تجاری، و گسترش جهانی را نیز پیش ببرد. آیندهٔ آن احتمالاً شامل:
  • توسعهٔ مدل‌های چندرسانه‌ای پیشرفته‌تر

  • همکاری‌های بین‌المللی و تأثیرگذاری در حوزهٔ آموزش، سلامت، صنعت

  • تمرکز بیشتر بر اخلاق، ایمنی و مقررات هوش مصنوعی

  • تنوع درآمد-زایی: از اشتراک‌های مصرفی تا قراردادهای کسب‌وکاری و زیرساختی

هم‌زمان، باید دید چگونه این شرکت میان مأموریت اولیهٔ «به نفع همهٔ بشریت» و الزامات تجاری و اقتصادی خود تعادل برقرار می‌کند.